احساس کردم دارم میلرزم بابام گفت زلزله !! بعد که زلزله تموم شد تازه یادش افتاد که موقع زلزله باید رفت بیرون از خونه تو خیابون! با اون زیرشلواری راه راه مسخرش و اون دمپایی ابریش که من همیشه ازش به عنوان سوسک کش استفاده میکنم پرید تو خیابون وسط های راه انگار تازه یاد ما افتاده بود گفت شما هم بیاین!! و من هم همچنان به دیدن فیلم ادامه دادم به این ترتیب زلزله به پایان رسید ...
سوال فلسفی: به نظر شما چند ریشتر زلزله ارزششو داره آدم جای حساس فیلم بپره بره تو خیابون سوژه رو از دست بده؟
چه کوچک هستند آدمها وقتی با کسی، برای بهدست آوردنش موافق و همعقیده میشوند! تایید میکنند و لبخند میزنند! تمام رسوم ادبی و فلسفی را بهکار میگیرند که اعلام کنند همه چیز بروفقمراد است!